فرشته شدن سحر جعفري جوزاني و ... + تصاوير

          پرهام وخشور 
            بازدید : 373
          شنبه 11 بهمن 1393
           نظرات (0)
        

در اين پست شما با دوستان پاکتر از آب روان سحر جعفري جوزاني آشنا ميشويد! يک عکسي هم داريم که سحر خانم روزنامه اي را جلوي خودش گرفته که در آن عکس پدرش و آقاي شهرام ناظري در کنار هم ديده ميشود و از قول پدر سحر جعفري جوزاني نوشته: شهرام ناظري در قبل من جي دارد.
و البته بديهي ست که مسعود جعفري جوزاني هم در قلب سحر جعفري جوزاني قرار دارد!

عکس سحر جعفري جوزاني نشسته و دست ها زير چانه

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : هر آن کو مردمان را خوار دارد بدان کو دشمن بسيار دارد ترا گفتم مدار اين عادت بد ز بهر مردمان نز بهر موبد (فخرالدين اسعد گرگاني

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): ديگه چه خبر؟!

عکس سحر جعفري حوزاني از نماي نزديک

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : ما را سر گليم نشاندند وز ابتدا گفتند پا درازتر از آن مبادتان.آري بر اين گليم ما رشد کرده ايم ما قد کشيده ايم ما ريشه بريده ايم به خاک سياه و سخت وين بخت جامه،بر تن ما کوته آمده است(سياوش کسرايي

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): اين شعرا را اگه ميشه تفسير کنيد. يه کم سنگينن. با تشکر ...

عکس سحر جعفري جوزاني بر روي صفحه نمايش

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : من در صحنه اي از فيلم سينمايي ايران برگر

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): از روي تلويزيون عکس گرفتين؟

عکس سحر جعفري جوزاني با روزنامه اي در دست که عکس پدرش روي آن است

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : پدرم و استاد شهرام ناظري عزيز(روزنامه ي باني فيلم چهارشنبه اول بهمن.آقاي ناظري عزيز تيتراژ پاياني فيلم سينمايي ايران برگر به کارگرداني مسعود جعفري جوزاني را خواند

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): آخه دختر اينقدر پدر دوست ميشه؟

عکس سحر جعفري جوزاني با دوستانش

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : پنج شنبه عصر دلم گرفته بود.نه کتاب خوندن خوشحالم ميکرد نه فيلم خوب ديدن.حوصله ي بيرون رفتم هم نداشتم.فهميدم بايد چي کار کنم،همونطور که تو يکي از پستهام نوشته بودم داشتن يک دوست واقعي بهتر از داشتن هزار آدم دوست نماست.دوستي که بدون اينکه لازم باشه چيزي بگي ميفهمه تو دلت چي ميگذره.آماده شدم و رفتم خونشون.نميدونم چقدر زمان گذشت ولي وقتي به خودم اومدم ديدم داريم با صداي بلند ميخنديم.شايد بعضي شعرها رو بارها خونديم و به نظر تکراري ميان ولي وقتي داشتم بر ميگشتم خونه با خودم ميگفتم دوستاني دارم بهتر از آب روان و خدايي که در اين نزديکي است.

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): بهتر نه خانم! پاک تر از آب روان ... سهراب سپهريه ديگه؟

عکس سحر جعفري جوزاني با ليواني در دست

------------------------------------

توضيح عکس از زبان سحر جعفري جوزاني : مرا به سن و سال باور نيست.تمامي سالخوردگان در چشمهاي خويش کودکي نهفته دارند، وکودکان گاهي با چشمان سالخوردگان ژرف ما را نظاره ميکنند. (پابلو نرودا

------------------------------------

شرح در عکس (پرهام وخشور): اولاش مرا هم به سنُ سال باور نبود ولي بعد باور شد! وقتي که مجبور شدم برم سربازي فهميدم 18 سالمه ...