دو عکس هم داريم از درد هاي اجتماعي عمو پورنگ که يکي مربوط به جنگ زده ها و مجروحان جنگي است و ديگري هم رابطه متقابل دو نفري که در ظاهر با هم خوبند ولي در باطن سايه ي هم را با آرپيجي و توپ و تانک و مسلسل ميزنند.
عکس دو نفره داريوش فرضيايي و مادرش
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
قربونش برم که امشب برام سوپ درست کرده....
اين سفره شام امشب ماست ؛ يه تکه نان و دوتا ظرف سوپ خوشمزه که البته يه دونه اش تو عکس افتاده و يه پياله کوچولو زيتون و دوتا ليوان دوغ محلي و کلي دلخوشي و خوشبختي ....
خدايا شکرت....
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): من سوپ دوس ندارم! بدم مياد. حالم بد شد عکسو ديدم...
عکس اميرمحمد و عمو پورنگ در کنار هم
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
خدا چقدر رحم کرد ؛ اگر اميرمحمد دستم رو نگرفته بود افتاده بودم توي سد منجيل ...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): پس چرا دستتون را گرفت؟؟؟!!!!!
عکس داريوش فرضيايي در برابر بزرگي دنيا و خدا
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
بما گفتند بايد بازي کنيم ..
گفتيم با کي ..؟ گفتند ؛ با تيم دنيا ..!!!
تا خواستيم بپرسيم بازي چي ؛ سوت اغاز بازي رو زدن ...
فقط فهميدم خدا تو تيم ماست ....
بازي شروع شد و دنيا پشت سر هم به ما گل ميزد ؛ ولي نميدونم چرا هر وقت به نتيجه نگاه ميکردم امتيازها برابر بود ..!!!!!
تو همين فکر بودم که خدا زد پشتم و خنديد و گفت: نگران نباش توي وقت اضافه ميبريم حالا بازي کن ...
گفتم اخه چطوري ..؟؟
بازم خنديد وگفت ؛ خيلي ساده / تو فقط پاس بده به من ....باقيش با من..!!!!
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): ...
عکس پدر جانباز بدون دست و پا در حال گوش کردن صحبت دخترش
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
از
وقتي اين تصوير رو ديدم خيلي احساس شرمندگي ميکنم...
واقعا چه کاري براشون کرديم...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): فقط عکس شير کرديم!
عکس مفهومي و معني دار دست دادن دو نفر و دعوا افتادن سايه هاي آنها
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
اتفاقي که در زندگي خيلي از ماها ميتونه بيفته.... البته من که تجربه تلخي رو در اين رابطه پشت سر گذاشتم...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): ولي من هنوزم با شما اينطوريم. اينجا بهتون فحش ميدم ولي اگه ببينمتون ازتون امضا ميگيرم!!
عکس داريوش فرضيايي و دوستش احمد
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
من و يه دوست خوب که برام خيلي عزيزه...
اسمش: احمد
رسمش: محبت و رحمت ...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): تو محلشون اينطوري رسمه؟ يا ها؟ چي؟
عکس عموپورنگ و دوست خوش صدايش مازيار
------------------------------------
توضيح عکس از زبان
داريوش فرضيايي :
چقدر اين پسر رو دوستش دارم.. خوش اخلاق و خوش مرام و خوش صدا.. جاتون خالي ماهشهر به همراه مازيار عزيز...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام
وخشور): خوش صدا؟ مگه نگفتين پسر؟ يا بلبل هستن ايشون؟